هر انسانی دارای یک هویت مجزا میباشد که در رفتار و شخصیتش مشخص میشود. مخصوصا هنگام برقراری ارتباط با افراد دیگر این هویت بیشتر آشکار میشود. ظاهر افراد یکی از راههای انتخاب آنها برای دوستی و ارتباط است اما کافی نیست. چرا که اینگونه نمیتوان به عمق شخصیت و روحیات افراد پی برد. گفتگو و همصحبتی راه بهتری برای شناخت شخصیت است. به طوری که ما دوستان خود را براساس اشتراکات شخصیتی انتخاب میکنیم. رفتار ما با برندها نیز به همین صورت است. این مثال به خوبی معنای هویت برند را نشان میدهد و اهمیت وجود برند برای هر سازمانی را مشخص میکند. همانطور که هویت شخصی، شما را متمایز میکند هویت برند نیز سازمان شما را از رقبا متمایز و منحصر به فرد میسازد.
تعاریف متعددی برای هویت برند وجود دارد. یکی از این تعاریف مفهوم دیوید آکر است که هنوز هم استفاده میشود و چهار موضوع مختلف را در مورد برند مطرح میکند که شامل آگاهی، وفاداری، کیفیت درک شده و تداعی برند هستند. این موضوعات به برند ارزش میبخشند.
منشور هویت برند کاپفرر نیز مدلی است که بسیاری از شرکتها برای ایجاد هویت برند قوی و ماندگار از آن استفاده میکنند و ارزشهای اصلی آن برند را منعکس میکنند. این منشور دارای شش جنبهی فیزیک، شخصیت، فرهنگ، تصویر از خود، بازتاب و رابطه است و باعث میشود شما از دیدگاههای مختلف به برند نگاه کنید و بتوانید یک تصویر روشن و کامل از برند به وجود بیاورید. در واقع با ترکیب کردن عناصر این منشور میتوانید هویت خود را تجزیه و تحلیل کنید و به خوبی به ایجاد و حفظ آن بپردازید.
هویت برند چیزی است که شما به آن باور دارید و شامل ارزشهای شما و نحوه ارتباطتان با مخاطب است. به عبارت دیگر شخصیت کسب و کارتان و وعدهای که برای آن تلاش میکنید هویت شما را میسازد و مخاطبان را به مشتریهای وفادار تبدیل میکند.