اگر شما صاحب یک کسب و کار کوچک یا سازمان بسیار بزرگ هستید احتمالا مخاطب اصلی این مطلب هستید. شاید صاحب یک سوپرمارکت با دونفر نیروی کار باشید یا سازمانی را مدیریت میکنید که دهها کارمند در آن مشغول به کار هستند. در هرصورت مطالبی که در ادامه قصد بیان آن را داریم برای شما مفید است و ارزش خواندن دارد.
شما در زندگی شخصی خود بارها پیش آمده که یک تصمیم یا برنامه جدید را عملی کردهاید. شور و شوقی که در ابتدا برای شروع آن کار در خود حس کردید با گذشت زمان و تبدیل آن به روزمرگی چه تغییری کرد؟ آیا در صورت رخ دادن اتفاقات بد یا شکستهای کوچک مقداری از انگیزه خود را از دست ندادید؟ چه چیزی باعث شد به آن کار ادامه دهید و ناامید نشوید؟ این موضوع را میتوان در مورد کسب و کارها نیز تعمیم داد. شما با یک هدف و چشم انداز خاص اقدام به راهاندازی کسب و کار خود میکنید اما در طول زمان و بروز مشکلاتی که حین کار پیش میآید ممکن است دچار خستگی و ناامیدی شوید. شما به عنوان مدیر این کسب و کار برای برگشت انرژی کارمندان خود چه فکری دارید؟ آیا راهکاری برای این موضوع اندیشیدهاید؟
سازمانهای بزرگ معمولا شخص یا تیمی را تحت عنوان مدیریت منابع انسانی در گروه خود دارند که وظایف خاصی برای آنها تعریف شده است. اگر تصورمیکنید سوپر مارکت کوچک شما به مدیریت منابع انسانی نیاز ندارد سخت در اشتباه هستید. برای آنکه این موضوع را بهتر متوجه شوید و به پاسخ سوالات خود برسید لازم است با مدیریت منابع انسانی بیشتر آشنا شوید.